ای حسین تو را بشارت باد به آتش دوزخ | او مبتلا به بیماری طاعون شد |
---|---|
آنان به میدان رفتند، و جنگیدند تا به شهادت رسیدند | امام نماز را به جماعت ـ در شکل نماز خوف ـ اقامه کرد |
وقد روى : أن عمر خرج فی شهر رمضان لیلا فرأى المصابیح فی المسجد ، فقال : ما هذا ؟ فقیل له: إن الناس قد اجتمعوا لصلاة التطوع ، فقال : بدعة فنعمت البدعة! تا جان در بدن دارم با اشک حسرتت دلم را آتش مزن.
چون رمه گوسفندان مرا در بر گرفتند | اینان یک لقمه برای شما هستند |
---|---|
بِئْسَما خَلَّفْتُمْ مُحَمَّداً فی عِتْرَتِهِ، أَما إِنَّکُمْ لَنْ تَقْتُلُوا بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِ اللَّهِ فَتُهابُوا قَتْلَهُ، بَلْ یُهَوِّنُ عَلَیْکُمْ عِنْدَ قَتْلِکُمْ إِیَّاىَ، وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی رَبِّی بِالشَّهادَةِ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ» اى بدسیرتان! پروردگارى جز تو و معبودى غیر از تو براى من نیست | الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص 67 |
پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود حدود ۷۰ الی ۸۰ نفر می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی فرمودند : قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد.
15